بی خبر آمده ام خانه! یعنی همین طور بی دلیل و بدون برنامه ریزی قبلی و از سر تغییر آب و هوا چهارشنبه صبح، بدون خداحافظی از دوستان و حتی اطلاع دادن به خانواده با اتوبوس برگشتم خانه! آدمی مثل من که تصمیماتش یکهویی و غیر مترقبه اند زندگی اش همین است!! یک روز دیدی همین طوری و جهت تنوع تصمیم گرفتم از بالای هتل چمران شیراز بپرم پایین! یا مثلا به صورت کاملن اتفاقی تصمیم بگیرم از دانشگاه انصراف بدهم! آدم (یا شاید هم من)، حال میکند با اینطور زندگی کردن. کلن هیچ چیز به ت.خ.م.ت هم نباشد و هرکاری باب میلت است یکهو تصمیم بگیری و انجام دهی! عواقبش هم هرچه میخواهد باشد...
پ.ن:
1/ چهارشنبه شب رسیدم، فردا دوباره دارم برمیگردم! همین
2/ اینترنت درست و حسابی دم دستم نیست که به همه سر بزنم. میخوام تا فردا که خونمون هستم به وبلاگ های بلاگفا سربزنم... چون وقتی رفتم شیراز دیگه نمیتونم این کارو بکنم!
اصولا سیستم شما رو موقعی که میبستن اشتباهی ت.خ.م.اتیک بستن اخوی
ای بستنیه خوشمزس یا فقط ظاهرش قشنگه مث ...
تا حالا یکی نیومده تو کافه ات و یه نسکافه از دستت بخوره ،البته شاید هم نخواستن که بدی
ولی حالا من میخوام ، بده گارسون اون نسکافتو
دقیقن... یه مطلب دارم مینویسم واسه اینجا با اسم "تخماتیک لایف"
:.
بستنی و نسکافه خوب نیست... شکر داره... مرض قند میگری... نخور!! جاش بیا سیگار بکش که میکُشه!
شاعر میگه هپی گو لاکی!!!
خب معنی این گفته شاعر گرانقدر چی چیه؟!
هتل چمران؟
اثر نداره بیا اصفهان هتل بت
نشون بدم کیف کنی
من هر وقت از جلوش رد میشم
وسوسه میشم برم بالا و کار دست
ننه بابام بدم
شما تضمین میکنی اگه پریدم نمیرم؟!
عاشق اینجور تصمیمائی م که میگرم !!
این ینی زندگی !
به ت . خ . م که هیچی به هیچ جای دیگه هم حساب نکن داداش ! عشقتو کن !
خوشم میاد شما می فهمی چی میگم!
دیوانه هم از پس تاریخ رفته است،
بوی سرداب می دهد دنیا ...
بوی سپیدی محض ...
حیف که هبوط کرده رد شدن سایه ها از دیوار.
دماغمو گرفتم که دیگه بوی دنیا رو استشمام نکنم!
خوشم میاد هرکاری دوست داری می کنی
این است زندگی!!
خوش بگذره.منم گاهی وقتا غیر قابل پیش بینی ام.یه وقت دوست دارم یکی را حسابی قربون صدقش برم 2 دقیقه بعد همدیگه را کتک می زنیم.
توصیه میکنم به یک روانپزشک مراجعه بفرمایید! مشکل شما شدیدن حاده :))
اوهوم مخمل کافه چی
یه نشونی بده تا مطمئن شم!
وقتی واسم کامنت گذاشتی فهمیدم برگشتی خونه!!!
منم با این جور زندگی کردن حال می کنم. کلا هیجانش خیلی بیشتره!! لذت بخشه!!
اسم عوض کردی!!
خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزنید.
من نمیشم!
سلام
ایول خوشم میاد از آدمای غیر قابل پیشبینی!
دمت گرم من یه رفیق مثل تو کم دارم!!!
ما با هم رفیقیم دادا :)
حالا انگار چه کار کرده ..
اگه تموم نمره ههای اخر ترمت ۲۰ میشد و اینجا در وبلاگ یه کپی ازش میزاشتی ای ...اما اینکه بری خونه اونم بی خبر همچین اش دهن سوزی نیست .
از این غلطا هم نمیتونی بکنی بری از هتل خودت رو بندازی پایین پس بتمرگ سر جات همون به فرانسه و جینگول بازی هات برس کاکو
بیا بزن!!
شباهت داریم!
برای من اما یهویی نبود. بعد از سه هفته برنامه ریزی بود. یک شب تا صبح توی راه، یک شب خونه و دیشب هم توی راه. خستگی اش به تنم ماند... و دیگر هیچ.
یهویی تصمیم بگیر... باحال تره...
قربانت
سلام
میگما یهویی که داری تصمیم میگیری لطفا به چیزای خوب فکر کن، که کار دست خودت ندی
عقلم دیگه به تشخیص خوب و بد نمیرسه
البته آن وقت هم تخمی هیچی نمی شوی . وقتی بخوای الکی تصمیم بگیری ، الکی الکی هم تخمی می شوی.
پس عاقلانه تصمیم بگیر
زندگیه تخمیه جانم... فرقی نداره
عوض کردم که شناسایی نشم!!! :دی
آخی... چقد هم آدم مهمی بودی شما!!! سرباز گمنام و این صوبتا
اری میگوییم از پایین
بگیرنتان
آها...
نکنه یهویی خودتو بکشی
شاید... امکانش هست!
آخه این غیرقابل پیش بینی بودنم ماجرا داره.کارم از روان شناس و از این کتابا و سیدی های مزخرف خوش بختی و موج مثبت گذشته.
کتاب و سی دی رو بنداز دور... منتهی روان شناس واسه همه لازمه... منم دارم میرم در طی روزهای آینده!
سلام جووووووووووووووووووووون
اره تو هم که تخمش رو داری بری بالای هتل چمران و ...
عزیز دلم او چیزی که جرئت و به قول تو تخم میخاد این چیزها نیست
زندگییه که مرد میخواد و جرئت و تخم...
تخم داشتن به پریدن و فرار از زندگی نیست خوشگله... تخم داشتن اینه که با کله بری تو شیکم مشکلات و حلشون کنی... من که یه دنیا رو جلوی خودم میبینم که باید آبادش کرد و این کاره که جرئت میخواد...
زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو( البته از جنگ بدم میاد اما زندگی رو دوست دارم و با زیبایی هایی که درش میبینم زندگی خواهم کرد)
همیشه برات آرزوی موفقیت میکنم اما یه کم فکر کن ببین جایی از کارت مشکلی نداره...
همیشه تصمیمات یه نتایجی در پی داره که بستگی به اون تصمییم دارند... حالا اگه از نتایج تخمی و نابود کننده خوشت میاد پس مرد باش و برو جلو اگر هم نه که ...
این ها فقط نظراتم بود... هر جور راحتی
جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
آدم اول باید یاد بگیره خودش رو تصحیح کنه و آباد... دنیا پیش کش...
همیشه کسایی که ادعای درست کردن دنیا رو داشتن و نتونستن خودشون با بسیاری از مشکلات رو ببین٬ باعث شدن دنیا و آدمها به قهقرا برن...
جوون
خوشم میاد ملت تقلب مقلب تو کاروش نیست
همچین بعد نظر من همه یهو یی ۱۸۰ درجه تغییر جهت دادند..
عجججججب .
با حرف این جووووووووون موافقم
اسمش حسینه دیگه
حسین اقا دمت گرم که حرف اصلی و درست رو به این نابالغ زدی ...
فرستادم ببین چیچی میگم
:|
تو داری با این حرفات خودتو قانع میکنی برای اینکه از زیر بار مسئولیتات فرار کنی .حتما می پرسی چه مسئولیتی؟مسئولیت در برابر خانوادت که تو رو با هزار امید فرستادن شیراز تا برای خودت کسی بشی و دوری تو رو دارن تحمل میکنن ولی داری بدون برنامه کار میکنی.
الان دلم میخواد دماختو بگیرم نفس کم بیاری میدونی ؟!
الکی واس شادی
والاااااا
اگه اینطوری باعث شادی شما میشم٬ در خدمتیم... من که بدم نمیاد بقیه شاد بشن...
والاااااا
حالا اگه یکی مثه دخترا تخم نداشته باشه چی؟
باید بگه به چیم؟
میتونه از سایر اعضای موجود استفاده کنه... مثلن بگه به ت.خ.م.د.ا.ن.م و...
خیلی خوبه
ولی اگه بهت تحمیل بشه خیلی بده
خوش بحالت که خودت می خوای ولی اگه بهت تحمیل بشه اون وقت دیگه کیفی ندارن ... دیگه حال نمیده
تحمیل رو هیچ وقت قبول نکن... زیر بار زور نرو...
بیشتر وقتا نمیشه بهت تحمیل میشه
فکرشو بکن !!
مثلا داری با دوستات خوش میگدرونی داری حال میکنی اونم نه یک روز نه دو روز. 2 سال هر روز پشت سر هم.بعد یک دفعه از دوستات جدا بشی یعنی زمونه جدات کنه میخوای زیر بار کار زمونه نری!؟!؟!؟
اگه میشه که بگو چطوری تا منم بکنم
دمت گرم
پست هایی که میدی کلن حرفات همش حرفایه جووناست
حرف دله
چون از دل میاد به دل میشینه
میدونی چرا انقدر باهات حال میکنم؟؟؟!!!
آخه همش حرفا و بحثایی که دوست دارم میزنی
بازم عیول
دغدغه های فکریمه...
ممنون...
حالا یه سری موضاعت پیدا میکنم و مینویسم که تاپ باشه و بکر!